سپیده

سپیده

******************
سپیده

سپیده

******************

خدای پسرهمسایمان!!!!!!!!


مادرم میگفت شنیدم پسر همسایه خیلی مومن است. نمازش ترک نمی شود.
  
زیارت عاشورا می خواند. روزه میگیرد. مسجد میرود ... خیلی پسر با خداییست ...

لحظه ای دلم گرفت ... در دل فریاد زدم باور کنید من هم ایمان دارم ...
 
نماز نمیخوانم ولی لبخند روی لبهای مادرم خدا را به یادم میاورد ...
 
دستهای پینه بسته پدرم را دستهای خدا میبینم ...

زیارت عاشورا نمیخوانم ولی گریه یتیمی در دلم عاشورا برپا میکند ...
 
نه من روزه نمیگیرم ولی هر روز از آن دخترک فال فروش فالی را میخرم که هیچوقت نمیخوانم ...
 
مسجد من خانه مادربزرگ پیر و تنهایم است که با دیدن من کلی دلش شاد میشود ..

خدای من نگاه مهربان دوستی است که در غمها تنهایم نمیگذارد ...
 
برای من تولد هر نوزادی تولد خداست و هر بوسه عاشقانه ای تجلی او ...
 
مادرم ... خدای من و خدای پسر همسایه یکیست ...
 
فقط من جور دیگری او را میشناسم و به او ایمان دارم ...


 
خدای من دوست انسانهاست نه پادشاه آنها

...........................................؟؟؟؟

امروز به مامانم گفتم ناهار چی داریم؟
گفت مروری بر رویدادهای هفته!!!!


یکی از تفریحات ایرانی ها اینه که میرن یه جنس می خرن؛
بعد میرن توی تک تک مغازه ها همونو قیمت میکنن . . .


آخــرین خواســته ام قبل از مــرگ اینــه که 5 دقیقه بهم وقـــت بدن
تا هـــارد کامپـــیوتـــرم رو فرمــت کنــم!
اگه دســت کسی بیفته برام خــتم هم نــمیگیرن!


داداشم داشت نماز می خوند،
منم داشتم آهنگ گوش می دادم،
دیدم وسط نماز بلند گفت "الله اکبر" فکر کردم شاید صدای موزیک زیاده، یکم کمش کردم، یک دقیقه بعد دوباره گفت "الله اکبر"
فکر کردم شاید بازم حواسش رو پرت میکنه،
کلاً موزیک رو قطع کردم،
نمازش که تموم شد، میگم چرا اینقدر "الله اکبر" میگفتی؟
میگه منظورم اینه از این آهنگ خوشم نمیاد، بزن تِراکِ بعدى . . .


در آینده ای نزدیک..... گشت ارشاد:
-شما دو تا چه نسبتی با هم دارید؟
+جناب سروان، من که تنهام!
- خودت و کودک درونت رو میگم...


وقتی تو عشق، احساساتت بیش از حد شد مطمئن باش خودت نیستى بلکه خر درونته


دیروز تو مترو کله ی صبح همه خواب آلود و عُنُق،
آویزون بودن به دستگیره ها همه تو فازِ خواب !
یه پسره تو یکی از این ایستگاهها به زور خودشو
چپوند تو گفت : خواهرا ... برادرا ...
واسه خرجِ بیمارستانِ بابام پول کم آوردم!
18500 تومن لازم دارم...!
یه پیرمرده درآورد 200 تومن بهش داد!
پسره گفت : خواهرا ... برادرا ... واسه خرجِ بیمارستانِ بابام
پول کم آوردم ، 18300 تومن لازم دارم !
اینو که گفت کلِ مترو ترکیدن از خنده .
خلاصه که هرکی هرچی پول خرد داشت داد بهش ...!



یه بنر زده بودن توی شهر که
حجاب زیباست اما زیبایی نیست

هنوز هنگم!

نظریه نسبیت این قدر پیچیده نبود برام


تلویزیون داره سیرک نشون میده که چهارتا گاو میان از رو طناب میپرن و میرن! مامانم یه نگاه به تلویزیون میندازه و بعدش یه نگاه به من! میگه : اینا گاو تربیت کردن ما هنوز تو تربیت تو موندیم...!!!


دقت کردین جمله ” تا 5 دقیقه دیگه آماده ام.” خانوما و جمله ” تا 5 دقیقه خونه ام.” آقایون یه معنی رو میده...!!!


تا حالا دقت کردی وقتی کباب با برنج میخوریم 90% حواسمون به اینه که هردوتاش باهم تموم شه..!!!


دیدن یه سوسک تو اتاق خواب مسئله خاصی نیست، در واقع مسئله ازاونجا شروع میشه که سوسکه ناپدید میشه!!!


تا حالا دقت کردین لذتی که در پرت کردن شلوار گوشه اتاق هست، تو زدنش به چوب لباسی‎ ‎نیست ...!!!


هیچکس حق نداره از طرفش بپرسه “تو برا من چی کار کردی؟” تو ٧ میلیارد انسان تو رو پیدا کرده، دیگه چیکار کنه ..!!!؟


پسر : یه بوس میدی؟ دختر: اصلا! قبل از ازدواج نمیزارم منو ببوسی؛ پسر: ممم... باشه، ازدواج کردی بهم زنگ بزن بیام ببوسمت، قول دادیا...


آیا از رابطه ی دو چشم باهم آگاهی دارید؟ هیچ گاه یکدیگر را نمی بینند، اما باهم مژه میزنند، با هم حرکت میکنند، با هم اشک میریزنند، باهم می بینند، با هم می خوابند، با ارتباط عمیق با هم شراکت دارند... ولی؛ وقتی یک زن را می بینند یکی چشمک میزند و دیگری نمیزند!!! نتیجه قضیه: زن توانائی قطع هر ارتباطی را دارد...!!!