سلام به همه !!!!! به کلبه ی درویشی من واقعا خوش اومدید!!!! امید وارم میزبان خوبی باشم!!!!!
با نظراتتون اگاهم کنید!!
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم
همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم
شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم
شدم آن عاشق دیوانه که بودم
در نهان خانه جانم گل یاد تو درخشید
باغ صد خاطره خندید
عطر صد خاطره پیچید
یادم آمد که شبی با هم از آن کوچه گذشتیم
پر گشودیم و در آن خلوت دلخواسته گشتیم
ساعتی بر لب آن جوی نشستیم
تو همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت
من همه محو تماشای نگاهت
آسمان صاف و شب آرام
یادم آید تو به من گفتی : از این عشق حذر کن
لحظه ای چند بر این آب نظر کن
آب ، آیینه عشق گذران است
تو که امروز نگاهت به نگاهی نگران است
باش فردا که دلت با دگران است
تا فراموش کنی ، چندی از این شهر سفر کن
با تو گفتم حذر از عشق ؟ ندانم
سفر از پیش تو ؟ هرگز نتوانم
روز اول که دل من به تمنای تو پر زد
چون کبوتر لب بام تو نشستم
تو به من سنگ زدی ! من نه رمیدم نه گسستم
باز گفتم که تو صیادی و من آهوی دشتم
تا به دام تو در افتم همه جا گشتم و گشتم
حذر از عشق ندانم. سفر از پیش تو هرگز نتوانم ، نتوانم
یادم آید که دگر از تو جوابی نشنیدم
پای در دامن اندوه کشیدم
نگسستم ، نرمیدم
رفت در ظلمت غم آن شب و شبهای دگر هم
نه گرفتی دگر از عاشق آزرده خبر هم
نه کنی از آن کوچه گذر هم
بی تو اما به چه حالی من از آن کوچه گذشت
ادامه...
سلام!
معذرت میخام از اینکه یه مدتی نبودم!
نبودم اما به یادت بودم!
منتظر حضورت هستم!
آتشـــــــــــ زدن به یک "سرنوشت"
کبریت نمی خواهد که !!
"پــــــــــــــــا" می خواهد ...
که لَگد بزنی به همهـــــــ دارایی یک نفر ...
و ..........
بـــــــــروی .. !!
کارم از یــکی بود یکی نبــود گذشتــه است …
من در اوج قصه گـــم شدم …
عشق یعنی :
یکی ” بــود ” یکی ” نابــــود “
وب خوشکلی داری عزیزم
خوشبختی نیمه ی گمشده ی همه ی ماست.
مواظب باشیم اگر پیدایش کردیم خود را گم نکنیم
عجبا
ممنون که بهم سر زدی شما هم لینک شدی
آرزویم برایت این است
در میان مردمی که می دوند برای زنده بودن
آرام قدم برداری برای زندگی کردن
وقتی در وبلاگم نظر گذاشته بودید در قسمت پاسخ به نظر وبلاگم آی پی آمریکا زده بود.
هرجور راحتی عزیز.....دیگه چه خبر؟ چندوقت نبودیا
آمریکا هستید؟